ابراز همدردی

اس ام اس تسلیت leilaaaaa.blogfa.com

« و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی، جرس کاروان از رحیل مسافری خبرمی دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید»

 جناب آقای عباسیان

معاونت محترم دبستان مرحمت صائب

کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام

از شنیدن خبر در گذشت مرحومه مغفوره ، روانشاد جنت مکان حاجیه خانم رهرا نقوی مادر گرامیتان بسیار متاثر شدیم.

انجمن اولیا و مربیان دبستان پسرانه مرحمت صائب بر خود لازم دانسته که از طریق این رسانه این مصیبت و واقعه دردناک وخاموش شدن این شمع نورانی را خدمت شما وخانواده محترم تسلیت عرض نموده وضمن ابراز همدردی برای کلیه بیوت وابسته صبر و شکیبایی و برای آن عزیز درگذشته غفران و رحمت واسعه الهی را خواستاریم  واز خداوند متعال می خواهیم که روح پاکش را با سرورش فاطمه زهراء محشور نماید.

((روحش شاد و یادش گرامی باد)) 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

انجمن اولیا ومربیان دبستان پسرانه مرحمت صائب

سوگواران حسینی در جهان


شیعیان در کشور‌های مختلف در ماه محرم به شیوه‌های گوناگون به عزاداری می پردازند.

این تصاوبر گوشه‌هایی از این مراسم را در نقاط شیعه‌نشین جهان نشان می‌دهد.

عزاداری عاشورا در بیجار-حسن سربخشیان/AP
عزاداری عاشورا در بیجار-حسن سربخشیان/آسوشیتد‌پرس

مراسم تعزیه در نجف- علی ابوشیش/رویترز
مراسم تعزیه در نجف- علی ابوشیش/رویترز

زنان عزادار در کربلا - علی جاسم /رویترز
زنان عزادار در کربلا - علی جاسم /رویترز

-پاول رحمان/آسوشیتدپرس- عزاداران در بنگلادش در زیر  ماکت تابوت امام حسین
پاول رحمان/آسوشیتدپرس- عزاداران در بنگلادش در زیر ماکت تابوت امام حسین

زن عزادار در حومه بیروت- محمد الذاکر/رویترز
زن عزادار در حومه بیروت- محمد الذاکر/رویترز

زنجیرزنان در افغانستان- احمد مسعود /رویترز
زنجیرزنان در افغانستان- احمد مسعود /رویترز

مسلمانان سنی در مولتان پاکستان در حال آماده کردن ماکت حرم امام حسین -عاصم تنویر/رویترز
مسلمانان سنی در مولتان پاکستان در حال آماده کردن ماکت حرم امام حسین -عاصم تنویر/رویترز

زنان عزادار در حومه استانبول-فتیح ساریباس/ رویترز
زنان عزادار در حومه استانبول-فتیح ساریباس/ رویترز

زنان عزادار در شهر اسلامپور در شرق هند-تمال روی/آسوشیتدپرس
زنان عزادار در شهر اسلامپور در شرق هند-تمال روی/آسوشیتدپرس

حسين جان

نه٬ به شما بچه ها زنجير نمی دهيم.
بچه شلوغ ميکنند.
عزاداری ما را به هم می ريزند.

بچه ها به گوشه حسينيه می خزند و جثه کوچکشان را پای ديوار می کشند. اندکی بعد خيسی چشمانشان را با آستين پيراهنشان خشک می کنند و می زنند به کوچه و خيابان.
زمين خاکی محله بچه ها را می پذيرد؛ با نسيمی که بوی اسپند دارد گرد هم جمع می شوند٬بغضشان می شکند و بی خجالت گريه می کنند.

بزرگترينشان پيشنهادی می دهد.به دنبال آن پول تو جيبی بچه ها روی يک دستمال کهنه جمع می شود. پول ها را می شمارند. برای بر پا کردن يک حسينيه کوچک خيلی کم است. تنها به شربت روز عاشورا می رسد.
اما نوميدی درميانشان نيست. پول ها را در فاصله کوتاهی به يک سطل شربت خنک تبديل می کنند و سر گذر می آورند. بعد بين مردم عزادار پخش می کنند. و پولهايی که آن ها از روی رغبت داده اند را جمع می کنند و...

شب اول عزاداری هر کسی را می پذيرند. بچه های محله بالايی٬ محله پايينی همه در حسينيه کوچکی ــ که از چند تا چادر مشکی فرسوده و رنگ و رو رفته ساخته شده ــ جمع می شوند و در تاريک روشن هواست که صدای حسين جان بچه ها با ضرب آهنگ سنج و طبل می آميزد. و شب بعد علامت چند تيغه شان که با زحمت چند نفره ساخته شده پيش می اندازند و صدای نوحه خواندن و زنجير زدنشان پشت حسينيه بزرگتر ها در کو چه های باريک و قديمی محله می پيچد.

*از حرم تا قتلگه زينب صدا می زد حسين...*

داستان ماه محرم (ويژه كودكان)